کد مطلب:106584 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:153

خطبه 199-درباره حکمیت











[صفحه 27]

گفتار آن حضرت، هنگامی كه یارانش در امر حكومت، با او به مخالفت برخاستند چنین فرمود: نهكتكم: شما را كهنه و خسته كرد. (ای مردم تا كنون امر میان من و شما بر طبق خواسته من بود تا این كه جنگ شما را خسته كرد، و به ضعف و ناتوانی كشاند، و به خدا سوگند كه این جنگ بسیاری از شما را نابود كرد، و برخی را به دست حوادث سپرد، اما برای دشمنان شما خسته كننده تر بود. دیروز فرمانروای شما بودم ولی امروز تحت فرمانم، و دیروز نهی كننده بودم و امروز نهی شده، شما زنده ماندن را دوست می دارید و من نمی توانم، شما را به آنچه میل ندارید، مجبور كنم.) علی ما احب، تا كنون چنان كه من دوست داشتم از من اطاعت و پیروی می كردید، اسناد دادن نهك: كهنگی به جنگ، استعاره است برای آن كه جنگ آنها را ناتوان ساخته بود و بعد حضرت آن را به جامه ای مانند ساخته است كه بر اثر پوشیدن كهنه شده باشد و جنگ را كه سبب این ناتوانی است، به پوشیدن لباس تشبیه كرده است، و معنای عبارت این است: در گذشته حال من چنین بود كه مرا اطاعت می كردید، تا زمانی كه این چنین از جنگ خسته شدید. و الله اخذت منكم و تركت، كنایه از آن است كه جنگ وضع آنها را دگرگون كرده و گویی هم

ین امر برای آنها عذری شده است كه از زیر بار جنگ شانه خالی كنند و با جمله ی و هی لعدوكم انهك اراده كرده است كه به بهانه ی این عذر كه جنگ آنها را خسته كرده از پای ننشینند. پس از بیان عذر یاران و پند دادن آنان شكایت آنها را به سوی خودشان برده و آنها را مورد عتاب و سرزنش قرار می دهد زیرا علاوه بر آن كه حرف او را گوش نداده و فرمانش را اطاعت نكردند، او را به زور وادار كردند كه تن به حكمیت دیگران دهد و در نتیجه شخصی كه در گذشته نه چندان دور، فرمانده جامعه بود و آنان را امر و نهی می كرد، اكنون دیگران او را امر و نهی می كنند و این امری است بر خلاف وظیفه آنها و كاری است كه باید آن را انجام نمی دادند. و قد احببتم البقاء، یاران خود را توبیخ می كند كه علاقه ی به زندگی دنیا آنها را به ترك جنگ وادار كرده است. و لیس...: معنای این عبارت چنین است: من توانائی بر آن ندارم كه شما را بر آنچه دوست نمی دارید (جنگ) وادار كنم، یعنی بر حسب ظاهر بر آن توانایی ندارم اگر چه در صورت وجود مصلحت و اقتضای شرع، حق آن را دارم.


صفحه 27.